نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد . آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند.
موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند.قبل از ورود ، نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد ...
بعد با دو دستش ، شاخه های درخت را گرفت .چهره اش بی درنگ تغییر کرد.
خندان وارد خانه شد، همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند ، برای فرزندانش قصه گفت ، و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا
نوشیدنی بنوشند .از آنجا می توانستند درخت را ببینند . دوستش دیگر نتوانست جلو کنجکاوی اش را بگیرد، و دلیل رفتار نجار را پرسید.
نجار گفت :
این درخت مشکلات من است . موقع کار ، مشکلات فراوانی پیش می آید ، اما این مشکلات مال من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد. وقتی به خانه می رسم ، مشکلاتم را به شاخه های آن درخت می آویزم . روز بعد ، وقتی می خواهم سر کار بروم ، دوباره آنها را از روی شاخه بر می دارم .جالب این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلاتم را بردارم ، خیلی از مشکلات ، دیگر آنجا نیستند ، و بقیه هم خیلی سبکتر شده اند .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
تاريخ : دو شنبه 29 دی 1393برچسب:داستان های آمزنده, | 12:1 | نویسنده : محمد |
حجاب
«جملات تصویری »
شفاف ترین و ظریفترین وجود عالم هستی حباب است
تلنگري بر انديشه2 :
تلنگري بر انديشه :
«جملات تصویری »
اي چشم هاي من
خواندن زیارت عاشورا
خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته...!!
عمر كوتاه
حسد از هر صفت و گناهى بدتر است
عجله كار شيطان است مگر در چند مورد
آعاز كار با نام پروردگار
انا ابن الذبيحين
هر كس صورت مادر را ببوسد..
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود...
گفتم: که چگونه دل مهدی به كف آرم؟
«جملات تصویری »
شفاف ترین و ظریفترین وجود عالم هستی حباب است
تلنگري بر انديشه2 :
تلنگري بر انديشه :
«جملات تصویری »
اي چشم هاي من
خواندن زیارت عاشورا
خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته...!!
عمر كوتاه
حسد از هر صفت و گناهى بدتر است
عجله كار شيطان است مگر در چند مورد
آعاز كار با نام پروردگار
انا ابن الذبيحين
هر كس صورت مادر را ببوسد..
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
سخنی زیبا از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود...
گفتم: که چگونه دل مهدی به كف آرم؟
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید