امام حسن (ع ) فرزند امیرمؤ منان على بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است .
برچسبها:
ای کربلا به قافله کربلا ببین
حال مسافران به درد آشنا ببین
ما زائران خون خداییم کربلا
بر کاروان زائر خون خدا ببین
سوغات درد و خون جگر ارمغان ماست
احوال ما ز وضع پریشان ما ببین
من زینبم که درد چکد از نگاه من
در هر نگاه شعله چندین بلا ببین
رویم کبود و دست کبود و بدن کبود
یاس کبود گر که ندیدی مرا ببین
اطفال را به گردن و بازو و دست و پا
آثار تازیانه و بند جفا ببین
هر یک کنار قبر شهیدی کند فغان
هر بلبلی کنار گلی در نوا ببین
از سجده های نیمه شب و خطبه های روز
بشکسته ایم پشت ستم را بیا ببین
هر جا کنند فتح، گذارند یک سفیر
وین رسم تازه نیست، بود هر کجا ببین
ما نیز بر رقیه سپردیم کار شام
تا او کند سفارت عظما به پا ببین
برچسبها:
چرا برخلاف ضریح و مرقد امامان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.
در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفتهاند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیکترین محل است.»
برچسبها:
اشک از خنده با ارزش تره !
چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی ...
یا حسین سیدی و مولای من نمی خواهم از دست بدمت ...
برچسبها:
از ورودی کربلا دل می گیرد
جایی قدم می گذاری
که روزی کاروان حسین(علیه السلام) قدم گذاشت
و نا خود آگاه یاد شهید آوینی می افتم:
و کربلا را مپندار که شهری ایست میان شهرها....
برچسبها:
یادمــــان باشد :
اول نمــاز حســین، بعد عــزای حسین
اول شعــور حسـینـی، بعد شــور حسینی
محــرم و صفــر زمان بالیــدن است نه فقـط نــالیــدن
بســاطش آمــوزه است نه مــوزه
تمــرین خــوب نگـریســتن است نه فقــط خــوب گـریســتن
نمـاد شعــور مذهــب است نه فقـط شــور مذهــب
برچسبها:
به نام عشق
این صدای تپش قلبم نیست
درحسینه ی دل سینه زنی ست
و این بحر طویل است...
عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟
دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهء مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...
برچسبها:
کربلاتو هرکی دیده یه شبه شده دیونه
چه کنم؟ دیونتم من , آخه دل به شور وشینه
آقا کربلاتو دیدن واسه ما شده یه رویا
عکستو همه گذاشتیم , توی طاقچه کنج دلها
میزنم بر سر و سینه واسه کربلا میخونم
تا ابد تا به قیامت , آفا نوکرت میمونم
آقا چند وقتیه گه گاه, خواب کربلا میبینم
کاش نفس بند بیاد آقا, توی کربلا بمیرم
میاد اون روزی که آقا, روبرو گنبد بشینم
هرچی که شنیده بودم , با دوتا چشمام ببینم...
برچسبها:
روایت است وقتی ذوالجناح (اسب مخصوص ارباب) بی سوار
از میدان بازگشت ، حضرت رقیه تا صدای پای اسب پدر را
شنید سمت ذوالجناح دوید
ذوالجناح تیرهائی بر بدن داشت
و تا نزدیک حضرت رقیه رسید آرام شد
سرخود را سمت حضرت رقیه پائین آورد
و حضرت رقیه در گوش ذوالجناح مطلبی فرمودند که
ذوالجناح سر خود را بر زمین گذارد و مــُـرد
میدانید حضرت رقیه چه فرمودند که ذوالجناح با زخم تیر خود را
به خیام (خیمه ها ) رسانید ولی با جمله ای از پا افتاد ؟
حضرت رقیه فقط سوال کردند
بابا کجاست ؟
التماس دعا دارم.یا رقیه (س)
برچسبها:
«صبراً على قضائِک یا ربّ لاإلهَ سواک، یا غیاثَ المستغیثین، مالی رَبّ سِواک ولا معبودَ غیرک، صبراً على حکمک یا غیاثَ مَن لا غیاثَ له، یا دائماً لا نفادَ له، یا محیى الموتى، یا قائماً على کل نفس بما کسبت احکم بینى وبینهم وأنت خیرُ الحاکمین»
«در مقابل قضا و قدر تو شکیبا هستم؛ ای پروردگاری که به جز تو خدایی نیست؛ ای فریاد رس دادخواهان که مرا جز تو پروردگار و معبودی نیست. بر حکم و تقدیر تو صابر و شکیبا هستم. ای فریاد رس آن که فریاد رسی ندارد. ای همیشه زنده ای که پایان ندارد. ای زنده کننده مردگان. ای خدایی که هر کس را با اعمالش می سنجی، در میان من و این مردم حکم کن که تو بهترین حکم کنندگانی»
التماس دعا دارم.یا رقیه (س)
برچسبها:
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند
شاعر شدم که شعر بگویم برایشان
این خانواده محتشمش فرق می کند
این جا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند
مرده زنده می شود از ذکر یا حسین
عیسای اهل بیت دمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند
تنها نه جنس عزا و جنس ماتمش
بلکه سیاهی علمش فرق می کند
من از «حسین منّی» پیغمبر خدا
فهمیدم حسین همه اش فرق می کند…
برچسبها:
برچسبها:
همسر حضرت ابوالفضل (ع) که بود و آیا ایشان فرزند هم داشتند و آنها در کربلا بودند؟ چگونه از دنیا رفتند؟
حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و روحی فداه، با دختری به نام «لبابه» ازدواج نمود.لبابه، دختر «عبیدالله بن عباس»، پسر عموی پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله) بود. مادر لبابه، «ام حکیم جویری» نام داشت که «دختر خالد بن قرظ کنانی» بود.
نه تنها پدر و مادر لبابه هر دو اهل ایمان و فضل بودند، بلکه شخص خانم لبابه نیز از با تربیتی که در خانه والدین و سپس خانهی حضرت عباس (ع) یافته بود، خود از بزرگان اهل فضیلت به شمار میآمد.
ظاهراً آن حضرت در سن بیست سالگی با خانم لبابه ازدواج کردند. حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای «عبیدالله و فضل» بود و البته در برخی تواریخ از دو فرزند دیگر به نامهای «محمد و قاسم» نیز نام بردهاند. و اسنادی دال بر شهادت محمد در کربلا وجود دارد. و برخی اقوال دیگر تأکید دارند که فرزندان ایشان هیچ کدام در کربلا حضور نداشتند. هیچ سندی دال بر این که همسر ایشان در کربلا حضور داشته باشد نیز وجود ندارد، مضافاً بر این که نام ایشان جزء اسرای کربلا نیز ثبت نگردیده است.
بنا بر اسناد تاریخی، لبابه سالها پس از شهادت همسرش، به عقد فرزند امام حسن علیهالسلام به نام «زید» درآمد و از این ازدواج فرزند دختری به نام «نفیسه» به دنیا آمد و برخی اقوال فرزندی به نام «حسن» را حاصل دیگر این ازدواج میدانند و معتقدند «حسن بن زید» فرزند حضرت عباس (ع) نیست، بلکه نوهی امام حسن علیه السلام است.
در هر حال در اقوال مستند تاریخی آمده است: عبید الله فرزند عباس که کنیه اش ابومحمد بود، شخصیتی با کمال ، ورع ، سخی، شجاع و بامروت به حساب می آمد که در سن ۵۵ سالگی درگذشت و فرزندان حضرت عباس نسبشان به او می رسد. و ملاقات ایشان با امام سجاد علیهالسلام نیز دلیل دیگری بر زنده بودن این فرزند پس از واقعهی کربلا دارد.
یکی از فرزندان عبیدالله، ابو محمد حسن اکبر میباشد که از علما و محدثان بزرگ اسلام است. او دارای ۸ پسر بود که پراکنده شدن آنها در سرزمین مختلف اسلامی چون: حجاز، مصر، فارس، بغداد، بصره، شام، مغرب، سمرقند و یمن، سبب گردید تا اولاد و نسل آن حضرت در کشورهای مختلف گسترش یابد و بسیاری از آنان نیز از شخصیتهای برجستهی علمی، سیاسی، قضایی و … بودهاند.
بر اساس اسناد تاریخی، عبیدالله در سن ۵۵ سالگی از دنیا رفت، اما از تاریخ رحلت خانم لبابه، اطلاع دقیقی نداریم.
برچسبها:
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر كلبی و كنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه امیرالمومنین از برادرش عقیل، كه به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست كرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری كند و عقیل، فاطمه كلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری كرد و ازدواج صورت گرفت.
امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری كه وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان كبود است، فدای امام حسین (ع).
برچسبها:
نامش فاطمه دختر حزام بن خالد عامری و مادرش ثمامه بود. در حدود سال پنجم هجری در کوفه و یا اطراف آن متولد گردید. وی در عصر خود یکی از زنان با فضیلت، پرهیزگار، عابد، با تقوا و در شعر و حدیث سرآمد دیگران بود .
پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است .
افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند . بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین( ع) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود .
گروهی از مورخان بر آنند که علی(ع) با ام البنین بعد از شهادت حضرت زهرا(س) ازدواج نمود . دسته ای دیگر می گویند که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده، اما در هر حال ، مسلم است این ازدواج بعد از شهادت صدیقه کبری صورت گرفته است .
گویند عقیل بن ابی طالب که آشنا به انساب عرب بود، پیشنهاد ازدواج ام البنین را به حضرت علی (ع) داد. حضرت این انتخاب را پسندید و او را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. حضرت علی ( ع ) با ام البنین ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس( ۲۶- ۶۱ق)، عبدا… ( ۳۶-۶۱ق)، عثمان ( ۳۸-۶۱ق) و جعفر( ۴۰-۶۱ق) بود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود .
ام البنین چه در زمان حیات امام علی(ع) و چه بعد از شهادت ایشان برای شوهر گرانقدرش، زنی صمیمی، فداکار و با عفت بود. این بانوی فداکار وقتی کودکان خرد سال حضرت علی( ع) را دید، بلافاصله تصمیم به خدمت و پرستاری آنان گرفت و در این کار تا حد یک مادر واقعی پیش رفت وفرزندان فاطمه(س) را بر فرزندان خود مقدم داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان کرد وهمچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. با کمال خوشرویی و سخنان محبت آمیز با آنها روبرو می شد؛ به خاطر همین وفاداری و رفتار شایسته او بود که زینب به دیدار او می رفت و از او تجلیل به عمل می آورد.
چنانکه گفته اند، پس از چندی به مولا علی(ع) پیشنهاد داد به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را «ام البنین» صدا زند، تا حسنین (ع) از ذکر نام اصلی او توسط علی(ع) به یاد مادر خویش فاطمه زهرا (س) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد. به واسطه صفات نیکوی ام البنین بود که حضرت او را گرامی می داشت و از صمیم قلب در حفظ و حرمت او کوشید.
منابع تاریخی هیچ گونه گزارشی از حضورفعال او در زمان امام حسن (ع) و امام حسین(ع) ارائه نکردند. تنها گویند ام البنین در واقعه عاشورا در مدینه بود چنان که به آنانی که عازم سفر بودند، چنین سفارش کرد: چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمانبردار او باشید؛ البته وقتی بشیر و زینب او را از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) وفرزندانش باخبر نمودند، ام البنین همچنان از امام حسین (ع) خبرگرفت و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد، ام البنین گفت: «ای بشیر، بند دلم را پاره کردی!» و صدا و ناله شیون بلند کرد. می گویند بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.
ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد !
به گفته علامه مامقانی، این شدت علاقه ، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد .
به هر حال، فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(س) سپر خونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن را دید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد.
وی هر روز برای فرزندش عباس نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبید ا… را نیز به همراه خود می آورد. مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد می آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند. باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنی امیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود. پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، ام البنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانه اش برپا کرد. زنان بنی هاشم در آن جا گرد آمدند و برای امام حسین( ع) و خاندانش گریه کردند.
● وفات ام البنین
بنا بر قول مشهور، این بانوی بزرگوار در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ ق وفات یافت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد .
چنانکه اشاره شد، وی صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عبدا… ، عثمان و جعفربود. در این میان، نوادگان عباس که اکثر آنان درعربستان، عراق، مصر، اردن، ایران و ترکمنستان پراکنده می باشند، در علم و ادب، شعر و حدیث سرآمد عصر خویش بودند؛ از جمله ابویعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیدا… بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک» می باشد که مزار او در حله معروف است و مردم آنجا را زیارت می کنند .
برچسبها:
چهارمین پسر از پسرهای حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام جناب عباس است که کنیه اش ابوالفضل ولقبش سقاء وچون چهره دل آرا وطلعت زیبائی داشت اورا(قمربنی هاشم) می نامیدند.
حضرت با دختر عبید الله بن عباس بن عبدالمطلب بنام (لبا به)ازدواج کرد و خداوند متعال دو پسر به وی عنایت کرد(فضل وعبیدالله)واز مادر خود سه برادر داشت که از وی کوچکتر بودند وهیچکدام فرزند نداشتند ودر کربلا قبل ازحضرت عباس شهید شدند.
مبارزه حضرت عباس(ع)
وقتی که تمام اصحاب ویاران حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند وجز حضرت عباس وسید الشهدا علیهما السلام هیچکس زنده نماند، حضرت عباس نزد برادر بزرگوار خود رفت وعرض کرد: پدر ومادرم فدایت، اجازه بفرمائید تا جان خودم رافدایت کنم .حضرت امام حسین علیه السلام اشکش جاری شد وفرمود: اول قدری آب برای کودکان تهیه کن ،آن حضرت مشکی برداشت وسوی آب فرات رفت در حالیکه چهار هزار نفر مسلح به تیر وکمان نگهبان آب بودند، دشمنان دورش را گرفتند حضرت خودرابه قلب لشگر زد وهشتاد نفر را به خاک وخون افکند، دشمنان وقتی چنین دیدند پا بفرار نهادند، حضرت با اسب وارد آب شد اودرنهایت تشنگی بود، کفی ازآب برداشت تا بنوشد، ناگاه بیاد عطش برادر افتاد،آب ننوشید ومشک را پر از آب کرد:
یا نَفسُ مِن بَعد الحسین هُونی
فَبَعده لاکُنت ان تَکُونی
هذا حسین شارب المَنون
و تشرَبین بارِد المَعینی
هَیهات ما هذا فِعال دینی
ولا فِعال صادقُ الیقینی
ای نفس(عباس) بعداز حسین زندگی ارزشی ندارد، می خواهم بعدازاوزنده نمانی، حسین شربت مرگ می نوشد وتو می خواهی آب بیاشامی ، هیهات هرگز دین من چنین اجازه ای به من نمی دهد وهرگز این عمل ، عمل انسان باورمند به آخرت نیست.
چگونگی شهادت حضرت عباس (ع)
هنگامی که حضرت به سوی خیام می رفت کمانداران راه را بر او بستند و لشگریان ابن سعد هم همراهی کردند و حضرت را محاصره نمودند ......لطفا برای دیدن ادامه مطالب به ادامه مطلب بروید
برچسبها:
پیامهای حوادث کربلا در معرفی اسلام ناب محمدی (ص) در مقابل اسلام منافقانهی یزیدی (مانند اسلام آمریکایی امروز) - برداشتن نقاب از صورت مدعیان و معرفی عملی همهی اسلام در یک نیمروز از یک سو و در نتیجه نقش و تأثیر مستمر نهضت حضرت سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام در بیداری مردم در هر عصر و نسلی و جهتگیری آنان در مقابل کفار و طواغیت به هر نامی از سوی دیگر، سبب گردیده است تا دشمن هیچگاه از آثار مثبت این نهضت برای مسلمین و نتیجهی سوءاش برای خود مصون نماند، لذا مجبور است دشمنی و ظلم را هم چنان و در عرصههای مختلف ادامه دهد.
بدیهی است که ظلم، به کشتن ختم نمیگردد، بلکه اصل ظلم، به غصب حق و جایگزینی باطل به انحای متفاوت است که «تحریف» یکی از همان تاکتیکها و سلاحهای مؤثر محسوب میگردد و همیشه مورد استفاده غاصبین زورگو قرار گرفته است. لذا تحریف اهداف و تاریخ کربلا و عاشورای حسینی (ع) از جمله ظلمهایی است که به امام (ع)، اسلام و مسلمین به صورت مستمر تحمیل گردیده است.
ماجرای ساختگی دامادی حضرت قاسم (ع) نیز از جمله همین ظلمهاست که در راستای تبدیل یک نهضت الهی به یک درام احساسی صرف و بیمنطق صورت میپذیرد!
در بحبوحهای که همهی اسلام (متشکل از امام و عدهای کمی از یاران) در مقابل همه کفر (سیهزار نفر سپاه تا به دندان مسلح و صدها هزار اذهان عمومی فریب داده شده) روبروی هم ایستادهاند و حتی شرایط آن قدر حاد است که امام (ع) فرصت اقامهی نماز ندارد و دو رکعت نماز خوفی میخواند که طی آن محافظیناش به شهادت میرسند، در شرایطی که همگان میدانند فردا (عاشورا) همگی کشته خواهند شد و ...، ناگاه امام (ع) [العیاذ بالله] به هوس دامادی برادر زادهی 13 سالهی خود میافتد و میفرماید سریعاً حجله برپا کنید تا من قبل از شهادت، دامادی او را به چشم ببینم (؟!) درست مثل فیلمهای هندی و درامهای عشقی! آیا یک شخص عادی، هر چند مسلمان نباشد و از عقل و درایت کاملی نیز برخوردار نباشد، در چنان شرایطی چنین تصمیمی میگیرد؟! چه رسد به امام معصوم (ع)!
لذا این گونه اخبار، تحریفی بیش برای به گمراهی کشیدن مسلمین (به ویژه شیعیان امام) در طول زمان نیست و واقعیت ندارد. برای اطلاع بیشتر میتوانید کتاب «حماسهی حسینی» و «تحریفهای عاشورا» به قلم استاد شهید آیتالله مطهری (ره) را مطالعه فرمایید.
منبع:شهید اوینی
برچسبها:
بنا بر سنت تاریخی، شب ششم ماه محرم و روز ششم متعلق به حضرت قاسم (س) است. شهید مطهری اینچنین ذکر مصیبت حضرت قاسم میکند: ابومخنف به سندش از حمیدبن مسلم ـ که خبرنگار لشکر عمر بن سعد است ـ روایت کرده که گفت: از میان همراهان حسین ـ علیه السلام ـ پسرى که گویا پاره ما بود به سوى ما بیرون آمد، و شمشیرى در دست و پیراهن و جامهاى بر تن داشت و نعلینى بر پا کرده بود؟ بند یک از آن دو بریده شده بود و فراموش نمىکنم که آن نعل چپش بود.
عمرو بن سعید بن نفیل ازدى که او را دید گفت: به خدا سوگند هم اکنون بر او حمله آرم. بدو گفتم: سبحان الله تو از این کار چه مىخواهى؟ همانهایى که مىنگرى از هر سو اطرافشان را گرفتهاند، تو را از کشتن او کفایت کنند؟ گفت: به خدا سوگند من شخصا باید به او حمله کنم، این را گفت و بى درنگ بدان پسر حمله برد و شمشیر را بر سرش فرود آورد، قاسم به رو درافتاد و فریاد زد: عمو جان! و عموى خود را به یارى طلبید.
برچسبها:
یکی ازمصائب نا گوار وسوزناک واقعه کربلا شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلام است نقل شده: که روزی (کمیت) شاعرمعروف به حضور حضرت صادق علیه السلام رسید،
حضرت فرمود:
یا کُمَیتُ اَنشِدنی فی جَدِّیَ الحسین (ع) فَلما اَنشَدَ کُمَیتُ اَبیاتاً فی مُصیبه الامام علیه السلام بَکیَ الامام بُکاء ًشدیداً وبَکَت النِّسوه و اهل حریمه وصَحنَ فی حجرا تهن
کمیت ! درباره جد ما حسین (ع) شعری بگو، همزمان با سرودن شعر، امام صادق به شدت گریه کرد با نوان وا هل خانه نیز در اتاق خودشان ناله زدند واشک ریختند.
اِذ خَرجت جارِیَه مِن خَلفِ الَّستر مِن حُجَرات الحَرم وفی یَدِها طفلٌ صغیر رَضیعٌ فَوَضَعَته فی حِجرِ الاِمام فاَشتَدَّ حینئذٍ بُکاء الامام فی غایهِ الاِشتداد وعَلا صَوته الشریف و عَلَت اَصواتُ النِّساء الطاهرات خلف الاَستارِِمِن الحجرات
در این زمان بانویی که کودک شیر خواری به دست داشت از اتاق بیرون آمده و کودک را در دامان امام علیه السلام قرارداد، گریه امام این بار بیشتر شده وصدای شریفشان بلند شد وبانوان در خانه نیز به صدای بلند گریستند.
ظاهرأ منظور از این کار یا دآوری شهادت علی اصغر وسنگدلی قاتل وی حرمله بن کا هل اسدی بوده است.
برچسبها:
حضرت علي اكبر (ع) فرزند ابي عبدالله الحسين(ع) بنا به روايتي در يازدهم شعبان،سال43 قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر گرامي اش امام حسين بن علي بن ابي طالب (ع) و مادر محترمه اش ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفي است.او از طايفه خوش نام و شريف بني هاشم بود . و به بزرگاني چون پيامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امير مؤمنان علي بن ابي طالب(ع) و امام حسين (ع) نسبت دارد.
ابوالفرج اصفهاني از مغيره روايت كرد: روزي معاويه بن ابي سفيان به اطرافيان و هم نشينان خود گفت: به نظر شما سزاوارترين و شايسته ترين فرد امت به امر خلافت كيست؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نمي شناسيم! معاويه گفت: اين چنين نيست.
برچسبها:
نام پدر : حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)
نام مادر : حضرت فاطمه زهرا (س)
ناریخ ولادت : روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری
محل تولد : مدینه
کنیه : ام الحسن و ام الکلثوم
القاب : صدیقه الصغری، عصمة الصغری، ولیه الله العظمی ، ناموس الکبری ، شریکةالحسین (ع) ، کامله ، فاضله و...
همسر : عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب
تعداد فرزندان : 3 پسر ( علی ، عون ، جعفر ) و1 دختر ( ام الکلثوم )
وفات : شب یکشنبه 15 رجب سال 63 هجری قمری
محل دفن : شام
مقدمه :
آن گلهای زیبا وپر طراوت بهار را دیده اید که چگونه به فضای اطراف خود جان می بخشند وهمه جا را آکنده از زیبائی و لطافت می سازند ؟ وآیا تا بحال دیده اید که ناگهان تند بادی خشمگین وبیرحم دمیوزد ، گلهای زیبا را از شاخه های درختان جدا میسازد وبر زمین میافکند.
هنگامیکه آن گلبرگهای زیبا روی زمین پراکنده میشود آن باغبان شوریده را مشاهده کنید که با چه حسرت واندوهی به آن گلبرگها ی زیبا مینگرد . قطرات اشکهایش را ببینید که آرام آرام بر گونه اش سرازیر میشود . باغبان خوب میداند که دقایقی پس از ان زیبائی وطراوت باغش با ریختن گلبرگها از بین میرود ودیگر از آن عطر مست کننده خبری نخواهد بود .
وزینب (س) نیز همچون آن باغبانی شوریده حال ناظر پر پر شدن گلهای زیبائی بود که جهان را عطراگین میساختند ونمونه های کاملی از فضیلتهای انسانی بودند. زینب در دنیائی پر از نامردی ، پلیدی وفریب صلای آزادی وانسانیت سرداد واز فضیلت های انسانی وارزش تعالیم اسلام سخن گفت ومردمی را که دست خویش را بجنایت آلوده وبعد ابلهانه بر کرده های خویش افسوس خورده وبر سوگ نشسته بودند بباد ملامت گرفت .
برچسبها:
رباب، دختر «امرءالقیس»(1) و جزو یکی از قبایل شامی است. پدر در زمان خلیفه دوم، اسلام آورده و در مدینه، سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.(2)
رباب به عقد امام حسین(ع) درآمد و تا آخرین لحظات زندگی آن حضرت در کنار وی می ماند.
در برخی از نقلها پدر او را انیف کلبی معرفی کرده اند(3)، اما نقل نخست، فراوان روایت شده است. علاوه بر این، شاید مراد دسته دوم، رباب دیگری باشد که دختر انیف و همسر زبیر بن عوام و مادر مصعب بن زبیر بوده است.(4)
رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه . عبداللّه در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود، در جلوی چشم پدر و مادرش به شهادت رسید.(5) سکینه نیز، بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمده، بویژه در ادب، شخصیت شناخته شده ای یافت.
رباب بر اساس شواهدی در کربلا حضور داشته است. این مطلب را برخی از مورخان آورده اند.(6)
برچسبها:
قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری
* گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.
* حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:«پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»
* حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:
پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.
برچسبها:
اسامي قاتلان شهداي كربلا از آل ابي طالب به اين ترتيب است:
1.امام حسين(ع): شمربن ذيالجوشن، سنان بن انس نخعي، حصين بن تميم، خولي بن يزيد و زرعه بن شريك.
2.علي اكبر(ع) پسر امام حسين(ع): مرة بن منقذ و هميارانش.
3.عبدالله بن حسين پسر شيرخوار امام حسين كه معروف به علي اصغر است: حرملة بن كاهل اسدي.
4.عبدالله بن علي پسر امير المؤمنين(ع): هاني بن ثبيت حضرمي.
5.ابوالفضل العباس بن اميرالمؤمنين: يزيد بن رقاد و حكيم بن طفيل.
6.جعفربن اميرالمؤمنين(ع): هاني بن ثبيت حضرمي.
7.عثمان بن اميرالمؤمنين(ع): خولي بن يزيد و اباني داري.
8.محمدبن اميرالمؤمنين(ع): اباني داري.
برچسبها:
اسامی شهدای کربلا از یاران حسین علیه السلام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
فرزندان امیرالمؤمنین (ع) :
ابو بکر بن علی (که شهادت وی با شک و تردید ذکر شده است)
عمر بن علی
محمد الاصغر بن علی
عبد الله بن علی
عباس بن علی
محمد بن العباس بن علی
عبد الله بن العباس بن علی
عبد الله الاصغر
جعفر بن علی
عثمان بن علی
برچسبها:
آیینهای کهن عزاداری...//«نخلبرداری»؛ سنتیترین آیین عزاداری در کویر
یزدیها شبه تابوتی (نخل) را به دوش می کشند که یادآور تابوتی است که پیکر امام حسین (ع) در آن از میدان جنگ به مزار همیشگیاش منتقل شد؛ حمل این تابوت در بین مراسمهای مختلف محرم از کارهای اصلی و اساسی به شمار میرود.
خبرگزاری شبستان: آداب عزاداری محرم از جمله پدیده های فرهنگی است که با حفظ عناصر اصلی به زیور خلاقیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی جوامع مختلف آراسته شده و اگر چه دارای مضامین واحدی است اما به تبع حوزههای فرهنگی با نمودهای مختلفی دیده می شود. استان یزد یکی از مناطقی است که آیین عزاداری شهادت امام حسین (ع) در آن به شکل ویژهای برگزار میشود و نخلبرداری یکی از آیینهای کهن آن به شمار میرود.
هیئتهای عزاداری
عزاداری مردم محله پشت باغ در خیابان های یزد؛ رسم بوده که هر محله عزاداری را از حسینیه خود شروع می کرده و به همراه دسته و شبیه های خود به سمت میدان امیر چخماق روانه می شده؛ در آنجا نخل را می بوسیده به دور کلک آن می چرخیده و پساز عزاداری باشکوه و نمایشی باز می گشته است؛ هیأت پشت باغ از معروفترین هیئت هاست؛ این عکس مربوط به دهه 1320 تا 1340 می باشد.
هیئتهای عزاداری از جمله گروههایی است که شکل و محتوای آن از سنن مذهبی ریشهدار شیعی ایرانی متاثر است و به منظور سوگواری شهادت قهرمانانه امام حسین (ع) سومین امام شیعیان و وقایع خونین دهه اول سال 61 هجری و زنده نگه داشتن نام و یاد و پیام عاشورا در تمام ادوار تاریخ با فراز و نشیبهای مختلف هنوز پرشورتر از گذشته برجا مانده است. در یزد نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور، هیئتهای عزاداری در قالب هیئت سینهزنی و زنجیر زنی تشکیل میشود. قدمت برخی از هیئتهای استان یزد به قرنها میرسد که آداب و سنن و حتی تجهیزات عزداری نسل به نسل به یادگار گذاشته شده است به گونهای که حفظ و صیانت از آن سرلوحه کار دستاندرکاران هیئتهای عزداری در هر دوره است.
نام بسیاری از هیئتها برگرفته از محله و شهر است و جالب آنکه در برخی از هیئتهایی که گروه سنی خاصی در آن حضور مییابند نامی در حد سنین یاران و فرزندان حضرت ابا عبدالله را دارا هستند که میتوان به هیئت «علی اصغر» مربوط به سنین کودکان و یا «قمربنی هاشم» برای جوانان نام برد البته بدیهی است که اختصاص گروه سنی خاص به هیئتها نمادین بوده و در تمام هیئتهای کودک، خردسال نوجوان، جوان، میانسال و پیرمردان دوشادوش هم به عزاداری میپردازند.
برچسبها:
بنام خدا
بعد از شهادت امام حسین علیه اسلام و اهل بیت و اصحابش در دهم محرم سال 61(ه.ق)، بدن های قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمین ماند. و طبق نقل طبری آمده است که امام حسین علیه السلام و دیگر شهدا یک روز پس از شهادت و بعد حرکت سپاهیان عمر سعد به سمت شام یعنی یازدهم محرم توسط اهل غاضریه از بنی اسد دفن شدند.1 بلاذری در انساب الشراف2 و مسعودی در مروج الذهب3 خود نیز بر همین باورند.
این قول مورخان اهل سنت است و شیخ مفید در الارشاد4 و سید بن طاووس در لهوف5 و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب6 از مورخین و علمای شیعه هم همین قول را نقل کرده اند، با این تفاوت که شیعیان قائل به دفن ابدان توسط امام سجاد علیه السلام هستند.
در رد قول اول باید نکاتی را مد نظر داشت، اولاً اینکه روش دفن امام علیه السلام و اهل بیت شان و یارانی که در رکاب وی شهید شدند به آنگونه که از پراکندگی قبرشان می دانیم برای بنی اسد امکان پذیر نبود. زیرا آنان اهل روستایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و نمی توانستند بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان و پیکر و لباسشان شناخت کامل داشته باشد آنان را شناسایی و دفن کنند. بویژه آنکه سرهای شهیدان را بریده بودند و پیکرها سر نداشتند لذا راهنمایی آگاه باید برای تشخیص شهیدان از یکدیگر وجود می داشت و بدون وجود چنین شخصی دفن کورکورانه و بدون شناخت انجام می شد.
و بنا بر نظر شیعه مبنی بر اینکه دفن امام را جز امامی مانند خودش بر عهده نمی گیرد7 ناگزیر باید گفت که راهنمایی که با بنی اسد در دفن شهدای کربلا بود امام سجاد علیه السلام بودند8 و حضور ایشان نیز باید بیرون از اسباب عادی صورت گرفته باشد و این مطلب نیز به وسیله روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده؛ تایید می شود. و چون امام علیه السلام در روز یازدهم با کاروان اسرا به سمت کوفه حرکت کردند و در روز دوازدهم در مجلس ابن زیاد به روشنگری مشغول بودند تا اینکه در هنگام غروب ابن زیاد اسرا را به زندان فرستاد؛ اینگونه برداشت می شود که امام علیه اسلام فرصتی پیدا کردند که اندکی دور از اذیت و آزار یزید و عمالش قرار گیرند لذا با اسباب غیبی به دشت کربلا آمدند و بدنهای شهداء را سه روز بعد از واقعه کربلا در روز سیزدهم محرم به کمک مردان طایفه بنی اسد که با تحریک زنانشان به سوی دشت کربلا آمده بودند دفن می کنند.
برچسبها:
نخستین ماه از ماههای 12 گانه قمری و یکی از ماههای حرام، محرم نام دارد که در دوران جاهلیت و اسلام، جنگ در آن حرام بود.
شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است. محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان به خاطر شهادت حضرت امام حسین(ع) است.
حوادث و وقایع فراوانی از جمله غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت زهرا(س)، ورود امیر مومنان علی(ع)، حادثه خونین کربلا؛ تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و اسارت خاندان امام به کوفه و شام در ماه محرم رخ داده است.عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا (ع)، عبور حضرت موسی(ع) از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.
برای خواندن ادامه متن به ادمه مطلب مراجعه فرمایید.
برچسبها:



















