به نام خدا
خود می گذرد ، عشق های می میرند ، رنگ ها رنگ دگر می گیرند و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می مانند .
تا عمر ما باشد به دنیا ما رفیقیم ، ترس از آن دارم بمیرم حس کنی ما نارفیقیم .
گاهی باید کسانی را از گذشته مان فراموش کنیم به یک دلیل ساده : آنها به
آینده مان تعلق ندارند
همه چیز در پایان زیباست ، اگر هیچ چیز زیبایی در اطرافت نیست ، بدان هنوز به
پایان نرسیدی .
روی چمن نوشتند لطفا گلی نچینید ، اما چه سود طوفان خواندن نمی دانست .
من از زندگی آموختم چگونه اشک ریختن را ، ولی اشک هایم نیاموخت چگونه
زندگی کردن را .
کاش به زمانی برگردم که تنها غم زندگیم ، شکستن نوک مدادم بود .
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی ، عاشقانند که در این دایره سرگردانند
قضای نماز یعنی :
خدا هنوز منتظر حرفهایمان نشسته است !
زندگی مثل یک نیمکت میمونه که ما وقتی به دنیا میایم اول نیمکت هستیم و با
بزرگتر شدن ما و به دنیا آومدن یک سری دیگه از آدما کم کم به ته نیمکت میرسیم و
غافل از اینکه یه روز از این نمیکت می افتیم پایین .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:



















