هجران

 

 

تا شعلة هجران تو خاموش کنم

بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنم
بسيار بکوشيدم و، نتوانستم

 يک لحظه غم تو را فراموش کنم
اي کاش، دمي دهد امانم اين اشک

 تا نقش تو را به ديده منقوش کنم
آخر چه شود، شبي به خوابم آئي

 تا جام محبت تو را نوش کنم
بنشيني و، در برت، مرا بنشاني

تا زمزمة نوازشت گوش کنم
گر بار دگر مرا در آغوش کشي

صد بوسه بر آن دست و بر آن دوش کنم
سجاده تو، که مي‌دهد بوي تو را

 برگيرم و، بوسم و، در آغوش کنم
چون درد فراق تو، ز حد درگذرد

 زين عطر تو قلب خويش، مدهوش کنم
از حمله غارت به دلم آتشهاست

اين داغ، عيان، ز لاله گوش کنم
گويند به من، يتيم غارت زده ام

زآن چشمة چشم خويش پرجوش کنم
ديگر اگر اي پدر نخواهي برگشت

برخيزم و، پيکرم سيه پوش کنم؟
اين داغ حسين، جاودان است (حسان)

هرگز نتوان به اشک، خاموش کنم

 شعر از : حبیب الله چایچیان (حسان)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 25 آذر 1393برچسب:اشعار محرم, | 12:53 | نویسنده : محمد |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • لیونکس